سفارش تبلیغ
صبا ویژن

shaherasheghaneh
آخرین مطالب

بیشتر از آنچه که تصور میکنی دوستت دارم

بیشتر از آنچه باور داری عاشق توهستم
بیشتر از هر عشقی بر تو عاشقم و بیشتر از هر دیوانه ای مجنون تو هستم.
عزیزم من محتاج تو هستم و بدون تو زندگی برایم مفهومی

جز تاریکی و سیاهی ندارد!
دوستت دارم چونکه میدانم تو نیز مرا دوست میداری ،

دوستت دارم چونکه مرا باور داری و مرا لایق آن قلب پر از محبتت میدانی!
تنها آرزویم این است که تا آخرین لحظه زندگی ام در کنارتو باشم

و جز این از خدای خویش هیچ آرزویی را ندارم
عزیزم این قلب کوچک و شکسته و پر از عشق من تنها هدیه ای است

از طرف من به تو!
از تمام دنیا تنها همین قلب کوچک را دارم ، همین و بس!
عزیزم تا پایان با تو می مانم چونکه تنها تو هستی که

معنای واقعی عشق را به من ابراز کردی و آموختی!
آموختی که عشق یعنی تا پایان زندگی ماندن و تا پایان زندگی دوست داشتن!
عزیزم به جز تو کسی برای من دوست داشتنی نیست و

به جز تو کسی لایق این قلب بی طاقت من نیست
هر جای دنیا که هستی بدان که در این دنیای بزرگ

کسی هست که عاشق و دیوانه تو می باشد !
هر جای دنیا که هستی بدان که من به انتظار تو می مانم تا تو را ببینم و

در آغوش خود بفشارم!
عزیزم دنیا خیلی بزرگ است ، این دنیا پر از عاشق و معشوق است ،

پر از لیلی و مجنون است، اما همه عاشقان یک سو ،

و من و تو نیز یک سوی دیگریم!
عزیزم تو دومین قبله عبادت منی و در همه لحظه ها بعد از خدا

تو را عبادت میکنم!

عزیزم بدون تو ،جایی در این دنیای بزرگ ندارم ،

و تنهاتر از من دیگر تنهایی نیست!
تو همان دنیای منی عزیزم ، به هر زیبایی های این دنیا که

می نگرم تو را میبینم .
دوستت دارم عزیزم خیلی دوستت دارم ،

آنقدر دوستت دارم که دیگر هیچگونه جای ابرازی برای آن نیست!
مستم از این عشق تو ، و پریشانم از غصه های تو و گریانم از اشکهای تو!
با تو پر از امیدم ، و رنگ خوشبختی را خوش رنگ از گذشته می بینم
با تو قلب من خوشبخت ترین قلب دنیاست ، با تو این دنیا برایم همان بهشت است!
عزیزم دوستت دارم … چون که در میان اینهمه عاشقان تو

توانستی بمانی با قلبم ، بسازی با احساسم و درک کنی زندگی ام را !
عزیزم دوستت دارم… چون که این قلب کوچک و پر از عشق مرا

در قلبت طلسم کرده ای و نگذاشتی هیچ کس دیگر قلب مرا از تو بگیرد !
اینبار با فریاد ، با چشمهای گریان ، با قلبی عاشق ،

با اراده و با احساسی پرا از دوست داشتن میگویم که

دوستت دارم تا همه عاشقان فریاد مرا بشنوند و

به من بنگرند و شرمنده شوند!


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 91/6/14 ] [ 1:35 عصر ] [ shimaehsani ]

وقتی در کنارت هستم ، سکوتت نیز برایم زیباست ، بودنت در زندگی ام بهترین هدیه از سوی خداست
نگاه تو ، دل زده ام به دریای چشمانت ، بیشتر نگاهت میکنم تا پی ببرم به راز آن قلب مهربانت
در میان میگیرم تو را ، یا تو را میخواهم از خدا ، یا تو را

نگاه تو ، ساعتهاست که خیره شده ام به چشمان تو
حرفی ندارم جز اینکه با نگاهم ابراز کنم عشقم را به تو
تویی که برایم به معنای بهترینی ، تویی که از همه کس برایم عزیزترینی
قلب پاک تو را ، این دستان مهربان تو را که دارم ، از همه چیز و همه کس بی نیازم

همه آمدند و رفتند، تو آمدی و برای همیشه در دلم نشستی ، عهد عشق را با رمز وفاداری در قلبم بستی
میدانم که قدرم را میدانی ، هیچگاه پا بر روی دلم نمیگذاری
وقتی در کنارت هستم ، سکوتت نیز برایم زیباست ، بودنت در زندگی ام بهترین هدیه از سوی خداست
نگاه تو ، دل زده ام به دریای چشمانت ، بیشتر نگاهت میکنم تا پی ببرم به راز آن قلب مهربانت
در میان میگیرم تو را ، یا تو را میخواهم از خدا ، یا تو را

در میان اینهمه خاطره هایم، با تو زیباترین روزها را داشته ام، در میان این روزها، در کنار تو بهترین لحظه ها را داشته ام
او که از عشق چیزی نمیداند ، چه میداند من چه میگویم ، تو که عشق من هستی میفهمی که من از چه احساسی میگویم ، من که عاشقت هستم میدانم که تو بهترین عشق روی زمینی
خیالت راحت ، تا ابد خودم و خودت ، هر چه سهم من باشد نیز برای خودت
سهم من از بودنت ، عشقیست که مرا با خودش به جایی برده که خط پایان عاشقیست
جایی که به نهایت عشق رسیده ام ، جایی که با تمام وجود احساس میکنم به تو رسیده ام...


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 91/6/14 ] [ 1:26 عصر ] [ shimaehsani ]

از من بگریزید که می خورده ام امروز
با من منشینید که دیوانه ام امشب
ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بیخبر از گریه ی مستانه ام امشب
یک جرعه ی آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه ام امشب
بی حاصلم از عمر گرانمایه فروغی
گر جان نرود در پی جانانه ام امشب
دلم گرفت از آسمون
هم از زمین، هم از زمون
تو زندگیم چقدر غمه
دلم گرفته از همه
ای روزگار لعنتی
تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون
دست رفاقت نمی دم
امشب از اون شباست که من
دوباره دیوونه بشم
تو مستی و بیخبری
اسیر میخونه بشم
امشب از او شباست که من
دلم می خواد داد بزنم
تو شهر این غریبه ها
دردمو فریاد بزنم
از این همه دربه دری
تو قلب من قیامته
چه فایده داره زندگی
این انتهای طاقته
از این همه در به دری
به لب رسیده جون من
به داد من نمی رسه
خدای آسمون من


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 91/6/14 ] [ 1:17 عصر ] [ shimaehsani ]
درباره وبلاگ
آرشیو مطالب
امکانات وب
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 1758

کد موسیقی برای وبلاگ